کد مطلب:301495 شنبه 1 فروردين 1394 آمار بازدید:137

ازدواج حضرت زهرا به فرمان الهی


1- دانشمند گرامی شیخ شعیب حریفش گوید: مطلب مورد پذیرش نزد ما آنست كه هرگاه حضرت رسول مشتاق بهشت و نعمت های آن می شد فاطمه علیهاالسلام را می بوسید و بوی خوش او را استشمام می كرد و به هنگام بوئیدن عطر وجود او می گفت: «همانا فاطمه حوریه ای انسانی است» هنگامی كه خورشید جمالش در آسمان رسالت درخشید و ماه كمالش در كرانه جلالت او پرتو افكنده، افق اندیشه ها به سویش جذب شد و دیده های نیكان آرزوی نگاه رخسارش را كرده و بزرگان مهاجرین و انصار از او خواستگاری نمودند، رسول خدا كه تنها فردپسندیده او است دست رد بر سینه آنان زده و می فرمود: من در این مورد منتظر فرمان الهی هستم.


من مثل فاطمه الزهراء فی نسب

و فی بخار و فی فض لو فی حسب


چه كسی مانند زهرا در نسب و افتخار و فضیلت و حسب وجود دارد؟


والله فضلها حقا و شرفها

اذ كانت ابنه خیر العجم و العرب


خداوند به راستی او را برتر داشته و گرامی نموده زیرا دختر بهترین فرد عجم و عرب است.

ابوبكر و عمر از او خواستگاری كردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به آنان فرمود: همانا اختیار او در دست خداوند متعال است، روزی ابوبكر و عمر و سعد بن معاذ در مسجد النبی نشسته بودند و سخن از فاطمه علیهاالسلام به میان


آوردند، ابوبكر گفت اشراف و بزرگان از او خواستگاری كردند و رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم آنان را رد كرد و فرمود امر او به دست خداوند است ولی تاكنون علی علیه السلام از او خواستگاری نكرده و اسمی از او نبرده است به نظر من چیزی جز تنگدستی مانع از این كار نیست و به دلم افتاده كه خدا و رسول، زهراء را برای علی نگه داشته اند. [1] .

2- حافظ همدانی از حضرت امام حسین علیه السلام روایت كرده: كه روزی حضرت رسول در خانه ام سلمه بود فرشته ای كه... و با لغات گوناگون مختلف كه به یكدیگر شباهتی نداشت مشغول تسبیح و تقدیس خداوند بود بر آن حضرت نازل شد... حضرت گمان كرد كه او جبرئیل است خطاب به او فرمود: هیچ گاه در چنین صورتی بر من نازل نشده بودی؟ گفت من جبرئیل نیستم، بلكه صر صائیل می باشم خداوند مرا به سوی تو فرستاده تا نور را با نور تزویج كنی، حضرت پرسید: چه كسی را با چه كسی؟ گفت فاطمه را با علی بن ابیطالب، لذا رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه را در حضور جبرئیل و میكائل و صرصائیل به عقد علی درآورد.

حضرت گوید: در این هنگام رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به میان شانه های صرصائیل نگریست، دید نوشته شده است «لا اله الا الله، محمد رسول الله، علی بن ابیطالب مقیم الحجه» فرمود: ای صرصائیل چند وقت است كه این جمله بین شانه های تو نوشته شده؟ گفت دوازده هزار سال پیش از آنكه خداوند متعال دنیا را بیافریند. [2] .

3- در حدیث خباب بن ارث، چنین آمده كه: خداوند متعال به جبرئیل دستور داد، نور را با نور تزویج كند، ولایت این ازدواج با خداوند بود و خطبه خوان جبرئیل و نداكننده میكائیل و دعوت كننده اسرافیل، پخش


كننده نقل و شیرینی عزرائیل و شاهدان ملائكه آسمانها و زمینها، سپس خداوند متعال دستور داد كه درخت طوبی میوه های خود را بریزد، طوبی، درّ سفید، یاقوت سرخ، زبرجد سبز، لولو تازه پخش كرد و حورالعین شتابان آنها را جمع كرده و به یكدیگر هدیه می دادند [3] .

4- از انس بن مالك روایت شده كه گوید: روزی عبدالرحمن بن عوف زهری و عثمان بن عفان نزد رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم رفتند، عبدالرحمن به حضرت عرض كرد: یا رسول الله دختر فاطمه را به همسری من در آور من صد ناقه سیاه كبود چشم كه همگی از شتران مصری حامله شده باشند با ده هزار دینار مهریه او قرار می دهم- در بین اصحاب رسول خدا كسی از عبدالرحمن و عثمان پول دارتر نبود- عثمان گفت من نیز همان اندازه می دهم، به علاوه كه من پیش از عبدالرحمن اسلام آورده ام.

رسول خدا از گفتار آنان به خشم آمده مشتی سنگریزه برداشته به و طرف عبدالرحمن بن عوف پرتاب كرده و فرمود: تو اموال خود را به رخ من می كشی؟ در این هنگام سنگریزه ها تبدیل به در شدند، دری كه قیمت یكی از آنها به اندازه تمام اموال عبدالرحم می شد، در همان ساعت جبرئیل نازل شده و گفت: ای احمد، خداوند متعال به تو سلام رسانیده می فرماید، حركت كن و برو نزد علی بن ابیطالب زیرا مثال او مثال كعبه است كه همگی به سوی آن می روند و آن به سوی كسی نمی رود، خداوند به من دستور داده كه به رضوان نگهبان بهشت دستور دهم چهار طرف بهشت را آئین بندد و به درخت طوبی و سدره المنتهی دستور دهم كه تا جائی كه می توانند خود را به زر و زیور بیارایند، به یكی از فریتشان به نام «راحیل» كه در بین ملائكها او زیباتر و فصیح تر و خوش صحبت تر نیست دستور دهد كه بر ساق عرش حاضر شود، هنگامی كه همه


فرشتگان حاضر شدند به من دستور داد منبری از نور بر افرازم و به راحیل دستور داد بر بالای منبر رود و خطبه ای بلیغ از خطبه های ازدواج را ایراد كند و فاطمه علیهاالسلام را به عقد و زناشوئی علی علیه السلام درآورد و مهریه آن حضرت را خمس اموال دنیا قرار داد كه تا روز قیامت متعلق به او و فرزندانش می باشد و من و میكائیل شهود، و خداوند ولی عقد بود، به درخت طوبی و سدره المتهی، دستور داد كه تمام عطرها و زیور خود را بر سر آنان بیفشانند و به حورالعین دستور داد كه آنها را جمع كنند و تا روز قیامت به آن فخر و مباهات نمایند و به تو نیز امر فرموده كه در روی زمین فاطمه را به عقد علی در آوری... [4] .

5- جابر بن عبدالله گوید: هنگامی كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فاطمه را به امیرالمومنین تزویج فرمود خداوند از بالای عرشش- آندو را با یكدیگر- نیز تزویج كرده و جبرئیل خطبه خوانده و میكائیل به همراه هفتاد هزار فرشته شهود عقد بودند... [5] .

6- امام باقر علیه السلام از حضرت رسول صلی الله علیه و آله و سلم نقل كند كه فرمود: همان من مانند شما بشری هستم، در بین شما ازدواج می كنم و به شما تزویج می نمایم غیر از فاطمه را، زیرا امر تزویج او از آسمان نازل شده است. [6] .

7- از علی علیه السلام نقل شده كه رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم به من فرمود: ای علی، عده ای از مردان قریش مرا در مورد فاطمه سرزنش كرده و گفتند: ما فاطمه را از تو خواستگاری كردیم موافقت نفرمودی ولی او را به علی دادی، به آنان گفتم: به خدا سوگند من مانع ازدواج شما نبودم و من او را به همسری علی درنیاوردم بلكه خداوند شما را منع كرده و او را به همسری علی درآورد، جبرئیل بر من نازل شده و گفت: ای محمد، همانا خداوند


متعال می فرماید: اگر علی را نیافریده بودم برای دخترت فاطمه بر روی زمین از آدم تا كنون كفو همتائی نبود. [7] .


[1] «الروض الفائق» / 256.

[2] بحارالانوار، 43/ 13.

[3] بحارالانوار، 11043.

[4] بحارالانوار 43/ 145، 92، 113.

[5] بحارالانوار 43/ 145، 92، 113.

[6] بحارالانوار 43/ 145، 92، 113.

[7] بحارالانوار 43/ 145، 92، 113.